برای نوجوون های خارجی که دبیرستانهاشون مختلطه، دوست دختر داشتن، پارتی رفتن و رقصیدن، عادی ترین نوع زندگیه. اصلا اگه پسر و دختر به سن 18 سال برسن و هنوز جنس مخالفی پیششون نباشه، انگار که مریضن.
واقعیت اینه که ما مردم ایران افسرده ترین و غمگین ترین مردمان جهان - البته بعد از عراق - هستیم!! ما جوونای دهه ی شصتی که سوختیم، چون تنها راه جوونی کردن رو ازدواج میدیدیم و انقدر برای ازدواج صبر کردیم صبر کردیم که یهو فهمیدیم کل جوونیمون تموم شده و نیمه ی گمشدمون کلا گم و گور شده و نیستش! نسل جدید هم تنها جایی که می تونه جنس مخالف ببینه، دانشگاست اما تا دکترا درس میخونه و بازهم می بینه که خبری از جنس مخالف نیست. آخرش بیکار میشه و کسی آدم به حسابش نمیاره.
حتی اونایی هم که زیرزمینی و یواشکی با هم دوستن و پارتی میرن، بازهم بهشون خوش نمیگذره... بازهم انقدر خیانت و فساد و تنوع طلبی زیاد شده که کسی احساس محبت و آرامش نداره.
هیچ تفریحی وجود نداره، هیچ نوع آزادی ای وجود نداره، هیچ نوع امیدی نیست... فقط دلمون خوشه که سوریه و عراق نیستیم و امنیت داریم!! هممون مشکل روحی پیدا کردیم و پرخاشگر شدیم. همه ما رو محکوم می کنن و میگن چرا دائما عصبی هستی؟ اما یک نفر نفهمید که علت ناراحتی و عصبانیت ما چیه!
.:: تیکه کلام ::....برچسب : دومین کشور غمگین دنیا,اولین کشور غمگین جهان کدام است,اولین کشور غمگین دنیا, نویسنده : mtikkekalama بازدید : 88